مطالب خنده دار و جالب استاتوس طنز و سرگرمی و جملات خنده دارطنز نوشته های کوتاه جدید و جالب عجیـب ترین تصاویـر منتشر شده مقالات مفیدمطالب مفیدو زیبا و جالب جملات زیبا سخنان زیبای بزرگان مطالب مفیدو زیبا و جالب برترین بهترین زیباترین مدل باحال مطالب باحا فیسبوک برای فیسبوک جالب
“دَن تانِنبام” هنرمند کانادایی با قطعات مختلف ساعت های مچی موتورسیکلت های کوچک و مینیاتوری جالب ساخته است که آثار خلاقانه اش را در تصاویر زیر ملاحظه می کنید.
بیست سال پیش اولین عکس بر روی اینترنت قرار گرفت. این عکس به تبلیغی از گروه کمدی مربوط میشود که توسط تیم برنزلی پدر وب، بر روی اینترنت قرار گرفت.عکس اصلی گرفته شده از اعضای گروه توسط سیلویا دو گنارو این گروه کمدی در موسسه اروپایی تحقیقات هستهای CERN در نزدیکی ژنو مستقر بودند. یعنی همان محلی که به تازگی به جهت کشف ذره بنیادی بوزون هیگز، در تیتر خبرها بود.
سایت فان: داستان این عکس از آنجا شروع میشود که در ۱۸ جولای سال ۹۲، سیلویا دو گنارو مدیر برنامه les Horribles Cernettes تصمیم میگیرد از اعضای گروه قبل از اینکه روی صحنه بروند، عکسی بگیرد تا اگر مناسب بود، برای جلد سیدی آلبوم بعدی گروه استفاده کند تیم برنرزلی که به دنبال عکسی برای امتحان کردن تغییراتی که در وب داده بود، میگشت و ارتباط نزدیکی با گنارو داشت از وی درخواست عکسی کرد. گنارو هم عکس اسکن شده و در فرمت گیف گروه les Horribles ernettes را در نسخه اول فتوشاپ با دستگاه مکاینتاش خود ویرایش کرد.
فرمت گیف در آن زمان ۵ سال از عمرش میگذشت. و مناسبترین فرمت برای این بود که بر روی عکس کار شود. گنارو درباره آن روزها میگوید: «وب، در سالهای ۹۲ و ۹۳ به طور انحصاری برای فیزیکدانها استفاده میشد.» برای همین وی به پدر وب می گوید چه کاری است که عکس این گروه را بر روی اینترنت قرار بدهیم وقتی بر روی وب تنها نوشته به چشم میخورد. برنرز لی در جواب میگوید: اینطور نیست. جالب خواهد شد. و فایلها را در اختیار جان فرانسوا گروف، برنامه نویس پروژههای وب قرار داد تا کار بارگذاری عکس را انجام دهد.
اولین بارگذاری عکس بر روی اینترنت ساده و بدون مشکل صورت گرفت. اوایل ظهور اینترنت، بارگذاری اطلاعات بر روی وب بیشتر شبیه ذخیرهکردن فایلهای داک بر روی برنامه ورد بود. داستان قرار گرفتن اولین عکس بر روی اینترنت نشاندهنده تغییراتی است که در طول این ۲۰ سال بر شیوهی ویرایش عکس و قرارگیری عکس ها بر روی اینترنت ایجاد شده است.
ادوارد مورداک یکی از عجیبترین انسانهایی بود که در قرن نوزدهم زندگی میکرد. عجیب بودن مرداک به دلیل داشتن توانایی خاص یا انجام کارهای شگفتانگیز نبود بلکه این مرد انگلیسی دارای دو صورت بود!
مورداک در یکی از خانوادههای ثروتمند انگلیسی متولد شده بود اما با تمام ثروتی که خانوادهاش داشت و در آینده به او به ارث میرسید وی هیچگاه احساس خوشبختی نکرد زیرا یک صورت اضافی و بسیار زشت و تو رفته در پشتسر او وجود داشت.
البته صورت دوم مورداک نه میتوانست صحبت کند و نه چیزی بخورد، اما در نهایت شگفتی میتوانست بخندد یا گریه کند و مثل یک صورتک همیشه به پشت سر او چسیبده بود و او را همه جا همراهی میکرد.
ادوارد که جوانی ۲۰ ساله بود، به هیچعنوان مانند همسنوسالهایش نمیتوانست خوش باشد و از زندگیاش لذت ببرد چرا که کمتر کسی حاضر به دوستی با مورداک بود و وی همیشه در تنهایی به سر میبرد. کودکان با دیدن او پا به فرار میگذاشتند و از نگاه مردم کوچه و خیابان معلوم بود که هیچکس تمایلی به صحبت با او ندارد. مورداک نه تنها روزها از دست سر خودش آرامش نداشت، بلکه شبها هم نمیتوانست سر راحت روی بالشت بگذارد. با رسیدن شب وقتی همه به خواب فرو میرفتند، همیشه از اتاق مورداک صدای نجواهی عجیبی به گوش میرسید، صداهایی که بیشتر شبیه زمزمه بود تا صحبت کردن. مورداک کاملاً در خواب بود و با نجواهایی که از پشتسرش میآمد از خواب میپرید، این صدای وحشتناک از دهان صورت دوم مورداک خارج میشد. هرشب، صورت دوم او شروع به گفتن جملات عجیب و غریب میکرد و مورداک به هیچعنوان نمیتوانست مانع این کار شود و هیچ کنترلی روی صورت خود نداشت.
مورداک ثروتمند بود و برای جدا کردن صورت دوم خود به هیچعنوان مشکل مالی نداشت از این رو تصمیم گرفت شر صورت مزاحم را از سر خودش کم کند چرا که معتقد بود صورتش جملات شیطانی به زبان میآورد. او نزد چندین پزشک رفت و برای آنها توضیح داد که چگونه این صورت زندگی آرام را از او گرفته و التماس کرد هرطور شده این صورت شیطانی را از او جدا کنند اما هیچ پزشکی راضی به انجام این کار نشد. تحمل چنین زندگیای برای مورداک بسیار سخت شده بود، او سعی میکرد با یاد گرفتن موسیقی فکرش را از صورت مزاحم منحرف کند اما مزاحمتهای صورتش آنقدر زیاد شده بود که دیگر نمیتوانست تحمل کند و برای همین در ۲۳ سالگی اقدام به خودکشی کرد.
درباره چگونگی خودکشی مورداک اطلاعات زیادی در دست نیست، بعضیها میگویند که او با خوردن سم، خود را کشت و بعضی دیگر نیز میگویند که وی با شلیک گلوله به پیشانیاش جان خود را گرفت. اما شیوه خودکشی مرد بیچاره هرچه بود که او پیش از مرگ وصیتنامهای نوشت و خواست که پیش از دفن کردنش حتماً صورت شیطانی او را کاملاً از بین ببرند تا مبادا در گور هم باعث آزاد و اذیت او شود. درباره جزئیات زندگی ادوارد مورداک اطلاعات بسیار اندکی در دست است و حتی زمان تولد و مرگ او دقیقاً مشخص نیست. مورد عجیب درباره او زمانی اتفاق افتاد که علم پزشکی پیشرفت چندانی نکرده بود و اطلاعات به جا مانده از او نتیجه داستانهایی است که سینه به سینه از مردم نقل شده است.
در بعضی از داستانها آوردهاند که صورت دوم ادوارد چهره یک دختر زیبا بود اما به عقیده پزشکان که احتمال میدهند صورت دوم ادوارد قل انگلی او بود چنین داستانی کاملاً اشتباه است زیر معمولاً قلهای انگلی از یک جنسیت هستند.
کیئرون ویلیامسون پسر بچه ۹ ساله انگلیسی اندک اندک از راه فروش تابلوهایش به یک میلیونر تبدیل می شود. تابلوهای او ظرف مدت کوتاه ۱۵ دقیقه از طریق تلفن یا اینترنت توسط خریدارانی از سراسر جهان خریداری می شوند.
این نابغه کوچک آموزش نقاشی را از سال ۲۰۰۸ آغاز کرد و نخستین تابلوی خود را در جریان سفری خانوادگی در کورنوال انگلستان کشید.
کیئرون در به تصویر کشیدن مناظر دارای یک نبوغ ذاتی است. نخستین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۹ تابلوی او به بازار عرضه شده که در جریان حراجی به مبلغ ۱۸ هزار یورو بفروش رفتند. در سال ۲۰۱۰ میلادی ۳۳ تابلوی او برایش ۱۹۰ هزار یورو درآمد در برداشت.
از آن پس تابلوهای این نقاش کوچک با استقبال مواجه شدند. دو تابلوی منظره کیئرون هر یک به مبلغ ۴۴۲۶۰ یورو فروخته شدند. ساده ترین آثار او که بیش از چند دقیقه وقت صرف آنها نمی کند قیمتشان کمتر از ۷۶۰۰ یورو نیست.
یک تابلوی کیئرون به نام “بندر مواجیسی در کورنوال” به مبلغ ۵۴ هزار یورو به فروش رفت. هنگام عرضه تابلوهای او خریداران از سراسر جهان به نمایشگاه عرضه کننده آثار کیئرون مراجعه می کنند.
با اینکه کیئرون با فروش تابلوهایش زندگی مرفهی را برای خانواده اش فراهم کرده اما از درس و ورزش نیز غافل نمی شود. مادر کیئرون می گوید: فعلا کشیدن هفته ای دو یا سه تابلو برای پسرش کافی است و او مایل است که کیئرون اعتدال را رعایت کرده و رفتارش مطابق سن و سالش باشد.
وقتی دکتر آرتور این تصویر عجیب و غریب را بر روی صفحه فیس بوک خود منتشر کرد ، همه بینندگان از دیدن این موجود عجیب شوکه شدند و فکر می کردن این عکس جعلی و یا فتوشاپ باشد اما در واقع این موجود عجیب یک پروانه واقعی بود.که به سختی می توان تشخیص داد.
این پروانه زیبا که در ونزوئلا کشف شده است هنوز نام علمی ندارد.
به گزارش ایران ناز ساعت عجیب تولد 3 دختر لوری دیرسلی تعجب پزشکان را برانگیخته است. هر سه فرزند این زن دقیقا در ساعت 7:43 دقیقه متولد شده اند.
به اعتقاد کارشناسان این اتفاق بسیار نادر است و از هر یک میلیون مورد در سراسر جهان، فقط یکی ممکن است به این حالت شبیه باشد. بزرگ ترین فرزند لوری به نام الا در تاریخ 10 اکتبر سال 2005 و دقیقا در ساعت 7:43 دقیقه متولد شد.
فرزند دوم او نیز که اوی نام دارد، باز هم درست در همین ساعت در سال 2007 به دنیا آمد. سر انجام آخرین کودک او هم به نام هریسون امسال در همین ساعت پا به این دنیا گذاشت.
نکته جالب این است که پرستاران بیمارستان می دانستند 2 فرزند قبلی این زن درست در یک ساعت خاص متولد شده بودند. به همین دلیل بی صبرانه منتظر بودند تا زمان تولد آخرین فرزند را ببینند. اما در نهایت شگفتی سومین کودک هم درست سر وقت در شهر منچستر انگلستان به دنیا آمد.
مجسمه ساز آمریکایی (Claes Oldenburg) که اصالتا سوئدی است در طول پنجاه سال گذشته، آثاری را طراحی کرده که در مقایسه با آنچه که مجسمه نامیده می شود قدری عجیب و غریب جلوه می کند چراکه با دیدن این آثار همواره سوالی در ذهن بیننده ایجاد می شود. او در حال حاضر 83 سال سن دارد و در ایالات متحده آمریکا زندگی می کند.